پانزده خرداد در عین حالی که مصیبت بود لکن مبارک بود برای ملت که منتهی شد
به یک امر بزرگی و آن استقلال کشور و ازادی برای همه مملکت.
پانزده خرداد مبدأ نهضت اسلامی ایران است.
پانزده خرداد برای اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مبدائیت اسلام و راهنمایی روحانیت.
برای شادی روح تمامی شهدای قیام خونین15 خرداد صلوات بفرستید
تقدیم غمت خونجگر لالۀ ما بود
بی مهر رخت سایه غم هاله ما بود
هجران تو در دل شرر نالۀ ما بود
هر لحظه فراغت غم صد ساله ما بود
ای ماه که دادی همه را مهر خدایی
چون شد که دمیدی به شبستان جدایی
ای ماه جماران که زهجرت چو هلالیم
یکبار بر افروز و ببین ما به چه حالیم
سر تا به قدم محنت و اندوه و ملالیم
باید که بسوزیم و بگیرییم و بنالیم
هر صبح فراق تو به ما شام بلا بود
ایام غمت بر همه ایام بلا بود
ای همدم یاران خدا جوی جماران
ای کعبه دل بیت تو در کوی جماران
ای گرد عزایت به سر و روی جماران
با یاد تو چشم همگان سوی جماران
باز آ که خزان بی تو بهاران دل ماست
بیت الحزن از غصه جماران دل ماست
آرزوی کوهها یک سجدهی طولانیاش
آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانیاش
دستهایش شاخهی طوباست، مشغول دعاست
ماه و خورشید و فلک در سایه ی نورانیاش
تا که شد یک شب عروس خانه ی آل عبا
شهربانوی جهان شد مادر ایرانیاش
می وزد از منبرش فریادهای یاحسین
شامها ویرانهی هر خطبهی توفانیاش
در کلامش ضربت شمشیر حق حیدر است
عبدودها کشته از شور حماسی خوانیاش
اوست فرزند منا و مکه فرزند صفا
چشمهها میجوشد از هر واژهی قرآنیاش
برچسبها:
کوله بار زخمتان، در روز میلاد اباالفضل(ع)، سرشار از نسیم شفاعت و عنایت باد
ولادت حضرت ابوالفضل(ع) و روز جانباز مبارک باد.
جانباز، با لبخند زخم خویش، خاطرات خفته عباس(ع) را در کربلا بیدار می کند.
ولادت حضرت ابوالفضل(ع) و روز جانباز مبارک باد.
سلام بر تو ای جانباز که زیباترین فرصت پرواز را در بال های شکسته ات می توان یافت.
ولادت حضرت ابوالفضل(ع) و روز جانباز مبارک باد.
مبارک باد نورانیت خانه هایی که در سایه شمع وجود جانبازان، ذرّه ذرّه به آسمان نزدیک تر می شوند.
ولادت حضرت ابوالفضل(ع) و روز جانباز مبارک باد.
جانباز یعنی قلّه وارستگی در اوج شکستگی و زیستن بدون دلبستگی.
ولادت حضرت ابوالفضل(ع) و روز جانباز مبارک باد.
جانباز، شعله ای از جان اباالفضل(ع) است که شمع ایمان را در زمانه خود روشن نگه می دارد.
ولادت حضرت ابوالفضل(ع) و روز جانباز مبارک باد
مـیـلاد مسعـود اباالفضل جوان است هـنگام شـادی و سرور شیـعـیـانــسـت
از دامـن ام البنین ماهی عیان است کز روی وی شرمنده مـاه آسـمـانست
یـا فـاطـمه ام البنین زین تازه مولود روشـن دل و چـشم امیر مومـنانـست
یـا فـاطـمـه ام الـبـنـین این ماه تابان سردار و سقای امیـر انس و جانـست
عـبـاس تـو در یـاری فـرزنــد زهــرا اسـتـاده جـان بـرکـف غلام آستانـست
عـبـاس تـو در کـربلا بـر یـاری دیـن در عرصه میدان چنان شیر ژیانـست
گوید «حیاتی» در شب میلاد مسعود از بهر طبعم لؤلؤ و مرجان روانـست
گل خوش رنگ و بوی من حسین است
بهشت آرزوی من حسین است
مزن دم پیش من از لاله رویان
که یار لاله روی من حسین است
من آن مداح مست سینه چاکم
که ممدوح نکوی من حسین است
همه در گفتگوی این و آنند
ولیکن گفتگوی من حسین است
سخن بی پرده می گویم زمستی
می جام و سبوی من حسین است
چو مرغ حق که از حق میزند دم
طنین های و هوی من حسین است
از آن بر تربتش سایم جبین را
که عز وآبروی من حسین است
احد گوئی از آن باشد شعارم
که پیر و نکته گوی من حسین است
گرچه می گویند این دنیا به غیر از خواب نیست
ای اجل!مهمان نوازی کن که دیگر تاب نیست
بین ماهی ها اقیانوس و ماهی های تنگ
هیچ فرقی نیست وقتی چاره ای جز آب نیست!
ما رعیت ها کجا!محصول باغستان کجا؟!
روستای سیب های سرخ،بی ارباب نیست
ای پلنگ از کوه بالا رفتنت بیهوده است
از کمین بیرون مزن،امشب شب مهتاب نیست
در نمازت شعر می خوانی و می رقصی،دریغ!
جای این دیوانگی گوشه محراب نیست
گربادی مثل تو یک عمر سرگردان چیست؟
گوهری مانند مرگ این قدر هم نایاب نیست!...