دلم پرزده برای کربلا

Music v:12 Music v:12 Music v:12 Music v:12

آخرین مطالب ارسالی

دلم پرزده برای کربلا

به یاد کربلا افتاده ام باز
عنان طاقت ازکف داده ام باز
     
 به من ماهی نشان دادند آنجا
که تا امروز مستم ازتماشا
     
دلم پر می زند هرشب به بامش
سلامم می کند دارالسلامش
     
دلعاشق ز معشوقش جدا نیست
برایم هیچ جایی کربلا نیست
     
چه میفهمید از حالدل من
شنیدن کی بود مانند دیدن
     
من مجنون جز این لیلاندارم
خدایا تاب تا فردا ندارم
     
سر عاشق نوازی داشت یارم
دوروزی پرده را برداشت یارم
      
قرق کرد او حرم را تا بمانم
کنار تربتششعری بخوانم
     
نشانم داد مزد نوکری چیست
خریدار دل شیدای منکیست
     
تهیدستم ولی گنجینه دارم
حسین تازه ای در سینهدارم

برچسب‌ها:
امیرمحمد چهار شنبه 4 دی 1392 ادامه مطلب

گفتگو با خدا

گفتگو با خدا


خواب دیدم


در خواب باخدا گفتگویی داشتم


خدا گفت: پس می خواهی بامن گفت وگو کنی


گفتم :اگر وقت داشته باشید


خدا لبخند زدو گفت


زمان من ابدی است


چه سوالی ازمن در ذهنت داری؟


چه چیزی پیش ازهمه شما را


درمورد انسان متعجب می کند؟


خدا پاسخ داد


این که آنها از بودن دردوران کودکی ملول می شوند


 وعجله دارند زودتربزرگ شوند


وبعد حسرت دوران کودکی را می خورند


این که سلامتشان را


صرف به دست آوردن پول می کنند


وبعد پولشان راخرج


به دست آوردن سلامتی شان می کنند


این که با نگرانی نسبت به آینده


زمان حال فراموششان می شود


آنچنان که دیگر نه درآینده زندگی می کنند


ونه درحال


این که چنان زندگی می کنند


که گویی هرگز نخواهند مرد


وچنان می میرند که گویی


هرگز زنده نبوده اند


خداوند دست های مرا گرفت


ومدتی هردو ساکت ماندیم


بعد پرسیدم


به عنوان خالق انسان ها


می خواهیدآنها چه درس هایی از زندگی را یاد بگیرند؟


خدا با لبخند پاسخ داد


یاد بگیرند که نمی توان دیگران رامجبور به دوست


داشتن خود کرد


اما می توان محبوب دیگران شد


یاد بگیرن که خوب نیست خود را با


دیگران مقایسه کنند


بابخشیدن


بخشش یاد بگیرند


یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه


می توان زخمی عمیق در دل کسانی ایجادکنند که


دوستشان دارند


و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد


یاد بگیرن که ثروتمند


کسی نیست که دارایی بیش تری دارد


بلکه کسی است که نیازکمتری دارد


یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را


عمیقا دوست دارند


اما بلد نیستند


احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند


یاد بگیرند که می شود دو نفر به


 یک موضوع واحد نگاه کنند وآن را متفاوت ببینند


یاد بگیرند که همیشه کافی نیست که


شخص دیگری را ببخشند


بلکه خودشان راهم


باید ببخشند


خاضعانه گفتم


از این که وقت تان را به من دادید متشکرم


آیا چیز دیگری هست که شما دوست داریدآفریدگانتان بدانند؟


خداوند لبخند زدو گفت


فقط بدانید که من اینجام


همیشه


نویسنده:رینا استریکلند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 



 

برچسب‌ها:
امیرمحمد یک شنبه 1 دی 1392 ادامه مطلب